عشق من...جان من...میخواهم بگویم...
نه...فقط می خواستم...در امتداد نسیم...
قلبم را به گيسوانت ببافم...
تار به تار...و گیسو به گیسو...
گره بزنم... تا هر شب...تو قلبم را...
تار به تار....و گیسو به گیسو...باز کنی در چشمانت...
و من در نگاهت ...آرام و بیصدا...مثل حبابی مست...
بلغزم بر گونه هایت...
همین...همین کافیست...